دعوای ورود ثالث

فهرست مطالب

مقدمه

در قانون آیین دادرسی مدنی ، قانون گذار ، به اشخاص ثالث اجازه داده است، تا در دعوایی که در آن، برای خود مستقلاً حقی قائل باشند یا خود را ذی‌نفع در محق شدن یکی از اصحاب دعوای اصلی بدانند ، طبق شرایطی با ثبت دادخواست مقتضی ، در موضوع دخالت نمایند . باید توجه داشت
هرگاه دعوایی مطرح و در خصوص آن ، رای صادر گردد این رای ، صرفا در خصوص طرفین دعوی و قائم مقام قانونی آن‌ها، واجد آثار قانونی خواهد بود و رای صادره، در خصوص اشخاص ثالث غیر از طرفین دعوی، آثاری به بار نخواهد آورد.
نکته : پس از صدور رأی قطعی، چنانچه شخص ثالث از رأی صادره متضرر شود و در جریان دادرسی دخالت نداشته باشد، می‌تواند به عنوان ثالث نسبت به آن رأی اعتراض کند. ( البته در این مطلب به اعتراض ثالث پرداخته نمی شود )

بسته به اینکه ادعای شخص ثالث برای او مستقیم یا غیر مستقیم نفع داشته باشد، دعوای ورود ثالث به دعوای ورود ثالث اصلی و دعوای ورود ثالث تبعی تقسیم می شود

دعوای ورود ثالث اصلی

در جایی اتفاق می افتد که ثالث، در دعوای خواهان و خوانده برای خود حق مستقلی را قائل باشد و مستقیما ادعایی را مطرح نماید برای مثال فرض کنید (الف) یک خودروی پراید را به (ب) فروخته است اما فروشنده هنوز خودرو را تحویل نداده و از این جهت (ب) با طرح دعوا با خواسته های اثبات وقوع بیع و الزام به تحویل مبیع ، خواستار محکومیت فروشنده به تحویل خودرو می شود. در این میان (ج) از این پرونده مطلع و ادعا می کند اتومبیلی که فروخته شده متعلق به او می باشد که آن را از ( الف قبل از (ب) ) خریداری نموده در این صورت، (ج) برای احقاق حق خود می تواند در دعوای میان (ب)و (الف) به عنوان ثالث و با خواسته های اثبات وقوع بیع ، ابطال معامله به دلیل فضولی بودن ، ورود نماید.

خواندن مطلب  وصیت و نکات آن

دعوای ورود ثالث تبعی

در این نوع دعوا ثالث برای خود حق مستقلی قائل نیست ، بلکه اگر یکی از طرفین در دادگاه برنده شود برای او منفعت دارد.
به عنوان مثال اگر (الف)حق عبور ( حق ارتفاق )، در خانه ای که خریداری کرده را به (ب) واگذار نماید در همین حین (ج) به عنوان فروشنده ملک ، دعوای اعلام تایید فسخ معامله را طرح نماید از آن جایی که اگر (ج برنده دادگاه شود در قرارداد ارتفاق مشکل به وجود می آید )ب)می تواند وارد دعوا شود.

مواد قانونی و دو نشست قضایی و دو نظریه مشورتی و یک رای

در ادامه ، برای آگاهی بیشتر شما عزیزان ، مواد قانونی مرتبط و قسمتی از متن دو نشست قضایی ، و دو نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه و یک نمونه رای مرتبط ، خدمتتان آورده می شود

مواد ۱۷ ، ۱۳۰ تا ۱۳۴ آدم

ماده ۱۷ – هر دعوایی که در اثنای رسیدگی به ‌دعوای دیگر از طرف خواهان یا خوانده یا شخص ثالث یا از طرف متداعیین اصلی بر ثالث اقامه شود،‌ دعوای طاری نامیده می شود. این دعوا اگر با دعوای اصلی مرتبط یا دارای یک منشاء باشد، در دادگاهی اقامه می‌ شود که دعوای اصلی در آنجا اقامه‌ شده است.

ماده ۱۳۰ – هرگاه شخص ثالثی در موضوع دادرسی اصحاب دعوای اصلی برای خود مستقلا حقی قایل باشد و یا خود را در محق شدن یکی از‌ طرفین ذی‌ نفع بداند، می‌ تواند تا وقتی که ختم دادرسی اعلام نشده است، وارد دعوا گردد، چه‌ این‌ که رسیدگی در مرحله بدوی باشد یا در مرحله‌ تجدیدنظر. در این‌ صورت نامبرده باید دادخواست خود را به دادگاهی که دعوا در آنجا مطرح است تقدیم و در آن منظور خود رابه طور صریح اعلان‌ نماید.
ماده ۱۳۱ – دادخواست ورود شخص ثالث و رونوشت مدارک و ضمائم آن باید به تعداد اصحاب دعوای اصلی بعلاوه یک نسخه باشد و شرایط‌ دادخواست اصلی را دارا خواهد بود.
ماده ۱۳۲ – پس از وصول دادخواست شخص ثالث وقت رسیدگی به دعوای اصلی به وی نیز اعلام می‌ گردد و نسخه‌ ای از دادخواست و ضمائم آن‌ برای طرفین دعوای اصلی ارسال می‌ شود. در صورت نبودن وقت کافی به‌ دستور دادگاه وقت جلسه دادرسی تغییر و به اصحاب دعوا ابلاغ خواهد شد.
ماده ۱۳۳ – هرگاه دادگاه احراز نماید که دعوای ثالث به‌ منظور تبانی و یا تأخیر رسیدگی است و یا رسیدگی به دعوای اصلی منوط به رسیدگی به‌ دعوای ثالث نمی‌ باشد دعوای ثالث را از دعوای اصلی تفکیک نموده به‌ هر یک جداگانه رسیدگی می‌ کند.
ماده ۱۳۴ – رد یا ابطال دادخواست و یا رد دعوای شخص ثالث مانع از ورود او در مرحله تجدیدنظر نخواهد بود.
ترتیبات دادرسی در مورد ورود شخص ثالث در هر مرحله چه نخستین یا تجدیدنظر برابر مقررات عمومی راجع به آن مرحله است.

خواندن مطلب  رباخواری و مجازات طرفین / در چه صورتی ربا دهنده مجازات نمی شود

نشست قضایی در خصوص : تکلیف دعوی وارد ثالث در صورت استرداد دعوی توسط خواهان اصلی

نظر هیئت عالی
وارد ثالث گاهی به عنوان مدعی حق مستقل وارد جریان رسیدگی به دعوای اصلی می شود و گاهی برای تقویت مواضع یکی از طرفین دعوا وارد دعوا می گردد. در صورتی که برای خود حق مستقلی قائل باشد ( مورد اول ) در این وضعیت با استرداد دعوای اصلی، دعوای طاری ( وارد ثالث ) به طور مستقل قابل رسیدگی است؛ لیکن اگر مورد دوم باشد با منتفی شدن دعوای اصلی موجبی برای رسیدگی به دعوای طاری نخواهد بود و به تبع آن مختومه می شود.
برای خواندن متن کامل  کلیک نمایید( در زبانه جدید باز می شود) 

نشست قضایی با موضوع: وکیل واحد برای طرفین دعوی اصلی و طاری

نظر هیئت عالی
با طرح دعوی ورود ثالث از ناحیه وکیل خوانده بدوی در واقع وکیل مذکور همزمان وکیل خواهان و خوانده شده که جمع این دو بنا به مستنبط از ماده ۳۷ قانون وکالت ممنوع است و دادگاه به استناد ماده ۲ ق.آ.د.م مبادرت به صدور قرار عدم استماع دعوای خواهان نمود.

برای خواندن متن کامل کلیک نمایید( در زبانه جدید باز می شود) 

نظریه مشورتی مرتبط (اول )

قسمتی از پاسخ اداره کل حقوقی قوه قضاییه ، که به فهم بهتر دعوای ورود ثالث ،  کمک می کند :
منظور از حق مستقل مندرج در ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، حقی متناظر بر خواسته دعوای اصلی است و نه دعوای جدید؛ مانند آنکه وارد ثالث مدعی باشد که عین یا منفعت مال متنازع‌فیه در دعوای اثبات مالکیت و احراز وقوع بیع متعلق به وی می‌باشد و نه آن‌که در دعوای اخیرالذکر، وارد ثالث دعوایی جدید با عنوان الزام به تنظیم سند رسمی را مطرح کند

خواندن مطلب  نکاتی در ارتباط با دادگاه صلح

برای خواندن متن کامل کلیک نمایید( در زبانه جدید باز می شود) 

نظریه مشورتی مرتبط ( دوم )

متن کامل پاسخ اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
اولاً، دعاوی ورود یا جلب ثالث عنوان خواسته نیست بلکه عنوان دعوای طاری است و در هر کدام از دعاوی یادشده و با لحاظ حقوق یا تکالیف احتمالی ثالث عنوان خواسته تعیین می‌گردد. بنابراین با لحاظ مواد ۱۳۲، ۱۳۳، ۱۳۹ و ذیل ماده ۱۳۷ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ و عمومات حاکم بر لزوم تعیین خواسته و تقویم آن به نظر حسب مورد، وارد و یا جالب ثالث باید عنوان خواسته خود را درج نماید تا بررسی داشتن ارتباط کامل با دعوای اصلی و یا وحدت منشاء و نیز طرح ایرادات نسبت به آن امکان‌پذیر باشد. ثانیاً، مستفاد از ماده ۱۳۴ قانون یاد شده در باب دعوای ورود ثالث و نیز قسمت اخیر ماده ۱۳۷ قانون مرقوم در باب جلب ثالث، چون ترتیبات و جریان دادرسی در مورد دعاوی مذکور نیز همانند دادخواست اصلی است، لذا در مورد دعوای ورود ثالث یا جلب ثالث نیز ضمن رأی راجع به دعوای اصلی در خصوص پذیرش یا ردّ دعاوی مذکور اعم از آن که اصلی باشند یا تقویتی، اتخاذ تصمیم می‌شود.

برای خواندن متن کامل کلیک نمایید( در زبانه جدید باز می شود) 

ارتباط دعوای ورود ثالث با دعوی اصلی

پیام: عدم ارتباط موضوعی و تاثیر دعوای ورود ثالث با دعوای اصلی، از موارد قرار رد دعوی ورود ثالث تلقی می شود.
برای خواندن متن کامل کلیک نمایید( در زبانه جدید باز می شود) 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید