خیار در قرارداد به چه معناست ؟

فهرست مطالب

مقدمه

پایبندی به قرارداد و لزوم احترام به آن بر کسی پوشیده نیست؛ ولی ممکن است هر یک از طرفین بنا بر علتی دیگر مایل به ادامه توافقات نباشد. در علم حقوق، عقود در یک تقسیم بندی به عقود جایز و عقود لازم تقسیم می شوند در عقد جایز اصل بر امکان بر هم زدن آن در هر زمانی است همانند وکالت و در عقود لازم طرفین باید ملتزم بر آن باشند یکی از راه های پایان قرارداد های لازم استفاده از خیارات قانونی است که با توجه به نوع قرارداد و شرایط آن متفاوت است.
در ادامه این مطلب عدل پیما به صورت کلی به اسامی و محل کاربردشان اشاره خواهد شد

خیار چیست

خیار در لغت، به معنی اختیار یا اجازه انجام کاری است خیار حقی است که قانون گذار برای طرفین قرارداد در نظر گرفته تا به موجب آن دارنده خیار بتواند  اقدام به برهم زدن معامله لازم منعقد شده نماید.

چند نکته

*_ هر خیار قواعد خاص خود را دارد، که در مطالب بعدی عدل پیما و به صورت مستقل به جزییات مهم ترین خیارات پرداخته می شود
*_ نگارش قرارداد از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین قبل از امضای هر قراردادی، به خصوص قراردادهای پیچیده، حتما با یک وکیل مشورت نمایید تا از حقوق و تکالیف خود آگاه باشید .
*- اسقاط کافه خیارات ( یعنی سلب اختیار فسخ از خود) ممکن است خریدار را دچار ضرر نماید لذا در صورت وجود چنین عبارتی در متن قرارداد پیش از امضا ، تامل بیشتری نمایید

انواع خیارات

همانطور که در مقدمه نیز اشاره گردیده است هر خیار قواعد مختص به خود را دارد که در این مطلب صرفا جهت آشنایی اجمالی شما عزیزان به مواردی اشاره می گردد

خیار مجلس

فقط در عقد بیع ( نه صلح و نه عقود دیگر ) قابل اعمال است و تا زمانی که طرفین معامله از محل انعقاد عقد نرفته اند حق دارند معامله را فسخ نمایند لازم به ذکر است ، پس از انجام معامله یکی از طرفین حتی برای دقایقی محل را ترک کند خیار مجلس از بین خواهد رفت
ماده ۳۹۷ – هر یک از متبایعین بعد از عقد فی‌المجلس و مادام که متفرق نشده‌اند اختیار فسخ معامله را دارند.

خیار حیوان

در معامله حیوان زنده ، خریدار حق دارد تا سه روز از تاریخ معامله ، آن را بر هم بزند
ماده ۳۹۸ – اگر مبیع حیوان باشد مشتری تا سه روز از حین عقد اختیار فسخ معامله را دارد

خواندن مطلب  نرخ دیه در سال 1403 و شرایط تغلیظ دیه

خیار شرط

در معاملات ، طرفین می توانند برای مدت محدود حق فسخ بدون دلیل معامله را قرار دهند و مثلا بنویسند فروشنده تا سه ماه از زمان انعقاد قرارداد می تواند با عودت ثمن معامله را فسخ نماید
نکته : اگر مدت زمان خیار شرط نامعلوم باشد هم شرط و هم عقد باطل است
نکته ۲ : در برخی عقود خیار شرط راه ندارد مثلا عقد وقف و همین طور در اقاله
ماده ۳۹۹ – در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد.

خیار تخلف از شرط

گاهی در معامله شروطی گذاشته می‌شود که حسب مورد ابتدا لازم است الزام متعهد را از دادگاه بخواهیم یا در صورت عدم امکان الزام، باید به خرج متعهد آن تعهد را انجام دهیم و اگر انجام تعهد امکان‌پذیر نشد، سپس می‌توان معامله را فسخ کرد.
در مواردی نیز مستقیم امکان اعمال حق فسخ وجود دارد.
مثلا در قرارداد اجاره، مستاجر متعهد می‌شود قبل از سکونت، خانه را رنگ و سپس اسباب‌کشی کند. در این فرض، در صورت استنکاف مستاجر، موجر حق فسخ خواهد داشت.

خیار تاخیر ثمن

این خیار همانند خیار مجلس و حیوان مختص به عقد بیع است و در صورتی که فروشنده تا سه روز پس از ایجاب و قبول ثمن را دریافت نکند حق فسخ معامله را دارد مشروط بر اینکه تحویل مبیع و پرداخت ثمن هر دو حال باشد

نکته : اگر خریدار ثمن را پرداخت نمود خیار بایع ( فروشنده ) ساقط می گردد
ماده ۴۰۲ – هر گاه مبیع عین خارجی و یا در حکم آن بوده و برای تأدیه ثمن یا تسلیم مبیع بین متبایعین اجلی معیّن نشده باشد اگر سه روز از تاریخ‌ بیع بگذرد و در این مدت نه بایع مبیع را تسلیم مشتری نماید و نه مشتری تمام ثمن را به بایع بدهد بایع مختار در فسخ معامله میشود.

خیار رویت و تخلف از وصف

این خیار هم برای خریدار و هم فروشنده وجود دارد ممکن است فروشنده مال را به صرف شنیدن اوصاف بفروشد و بعدا متوجه شود اوصاف بهتری داشته یا خریدار بدون رویت یا رویت سابق مال را خریده و متوجه شود اوصاف مد نظر در مورد معامله در مبیع موجود نیست یا تغییراتی یافته است
ماده ۴۱۰ – هر گاه کسی مالی را ندیده و آنرا فقط بوصف بخرد بعد از دیدن اگر دارای اوصافیکه ذکر شده است نباشد مختار میشود که بیع را‌ فسخ کند یا بهمان نحو که هست قبول نماید.

خواندن مطلب  وصیت و نکات آن

خیار غبن

در صورتی که عوضین معامله برابری نکنند و یکی از طرفین پول بیشتری را پرداخته باشد و آگاه به قیمت واقعی مورد معامله نباشد برای او حق فسخ ایجاد می شود
فقط در عقود معوض مغابنه ای ( برابری عوضین برای طرفیین ملاک است ) راه دارد بنابراین شامل عقود مجانی و معوض مسامحه ای ( برابری عوضین برای طرفین ملاک نیست ) نمی شود
مثلا در معامله خودرو اگر خریدار برای خودرویی که دویست میلیون تومان قیمت دارد مبلغ ۲۴۰ میلیون تومان پرداخته باشد و نسبت به قیمت واقعی آگاهی نداشته باشد می تواند معامله را فسخ نموده و ثمن پرداختی را مطالبه نماید همچنین اگر فروشنده خودروی دویست میلیونی را به دلیل عدم آگاهی از قیمت واقعی ۱۶۰ میلیون تومان به فروش برساند نیز برای او خیار غبن به وجود می آید نکته : در حال حاضر ملاک برای ایجاد خیار غبن عرف است و اگر عرف تفاوت قیمت را فاحش بداند برای ذینفع خیار به وجود می آید
نکته ۲ صاحب خیار ( ذوالخیار ) باید فوری از حق خود استفاده کند
نکته ۳ : در صورت انجام معامله در حال اضطرار به دلیل شرایط خاص فروشنده و اهمیت فروش رفتن مبیع به فوریت ولو با قیمت پایین تر خیار غبن راه ندارد مثال فروشنده به دلیل داشتن بیماری کلیوی نیاز به پیوند کلیه داشته باشد

ماده ۴۱۷- غبن در صورتی فاحش است که عرفاً قابل مسامحه نباشد.

غبن افحش : غبنی که تفاوت قیمت واقعی مبیع و ثمن بسیار زیاد است مثلا یک فلشمموری معمولی دویست هزار تومانی را چهارصد هزار تومان معامله کرده باشند

خیار عیب

در صورتی که مبیع قبل از تحویل دارای عیب مخفی باشد یابه دلیل عیب سابق بعد تحویل دچار عیبی گردد مشتری حق دارد معامله را فسخ کرده یا ارش ( مابه التفاوت کالای سالم و کالای معیوب ) بگیرد )
البته فرض بالا در جایی است که معامله عین معین باشد ) یک کتاب که صفحاتی از آن به درستی چاپ نشده است )
و در دو مورد زیر باید از فروشنده تقاضای تحویل مصداق سالم مبیع را نمود
در معاملات کلی در معین ( یک کتاب از ده جلد کتاب یکسان ) و کلی فی ذمه( کتابی که قرار شده فروشنده برایمان بیاورد )
نکته : در کلی در معین ، اگر تمام مصادیق معیوب باشد آن زمان برای مشتری حق فسخ ایجاد می شود )

ماده ۴۲۲ – اگر بعد از معامله ظاهر شود که مبیع معیوب بوده مشتری مختار است در قبول مبیع معیوب یا اخذ اَرش یا فسخ معامله.

خیار تدلیس

در صورتی که طرف معامله یا شخص ثالث با طرف معامله تبانی نماید تا طرف دیگر را فریب دهند برای فریب خورده خیار به وجود می آید
باید توجه داشت اگر تدلیس موجب جهل به یکی از اوصاف اساسی مورد معامله باشد معامله باطل است
این خیار اصولا در معامله معین ( یک فلش ) و کلی در معین ( یک فلش از ده فلش یکسان موجود در ویترین ) به وجود می آید و در معامله کلی فی ذمه ( فلشی که قرار است برایمان آورده شود ) راه ندارد مگر اینکه تمام فلش های آن برند دارای یکی از اوصاف مد نظر طرفین نباشند
ماده ۴۳۸ – تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود.

خواندن مطلب  تاثیر اسقاط کافه خیارات بر اعمال خیار غبن

خیار تبعض صفقه

در جایی که قسمتی از معامله صحیح و قسمتی باطل باشد طرف معامله می تواند آن قسمت صحیح را نیز فسخ نماید
مثلا فروشنده شش دانگ زمینی که تنها سه دانگ آن برای او است را فروخته و صاحب آن سه دانگ دیگر معامله فضولی را تنفیذ نکند در اینجا خریدار نسبت به سه دانگ که معامله اش صحیح است حق فسخ دارد
البته خریدار در صورت آگاهی از فضولی بودن معامله به خاطر قاعده اقدام قسمت صحیح معامله را نمی تواند فسخ نماید و فقط می تواند ثمن آن قسمت باطل معامله را دریافت نماید
ماده ۴۴۱ – خیار تَبَعُّض صفقه وقتی حاصل میشود که عقد بیع نسبت به بعض مبیع بجهتی از جهات باطل باشد در اینصورت مشتری حق‌ خواهد داشت بیع را فسخ نماید یا بنسبت قسمتی که بیع واقع شده است قبول کند و نسبت بقسمتی که بیع باطل بوده است ثمن را استرداد کند.

خیار تعذر تسلیم

در جایی که یکی از طرفین معامله به تعهد خود برای تسلیم مورد معامله عمل نکرد می توان الزام او را خواست و اگر الزام ممکن نبود امکان فسخ معامله وجود دارد
البته مشروط بر اینکه مورد معامله به صورت تعدد مطلوب ( یعنی بعدا هم انجام شود برایمان سودمند است ) باشد و اگر به صورت وحدت مطلوب ( همانند شام عروسی ) باشد با عدم انجام تعهد معامله منفسخ خواهد شد

خیار تفلیس

در صورت عدم دریافت ثمن توسط فروشنده و ورشکستگی خریدار ، فروشنده طبق شرایطی می تواند از این خیار استفاده نماید
اولین شرط موجود بودن مبیع نزد خریدار است ( یعنی مبیع فروخته یا تلف نشده باشد ) و شرط بعدی معین نبودن ثمن معامله است چون اگر ثمن مال معین ( مثلا یک خودرو یا سکه طلا ) باشد) در این حالت ثمن به مالکیت فروشنده در آمده و دیگر موجبی برای اعمال خیار باقی نمی ماند

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید